noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

بزرگداشت ملاصدرا(اعلی الله مقامه)

تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶
موضوع: مناسبت ها
توضیحات:

روزی فراخواهد رسید که تمام علوم ارزش خود را می بازند و تنها دو عظمت دین و قرآن در عالم علم باقی می مانند و این دو گوهر تا ابد جلوه گر خواهند بود. اما باید بگوییم آن روز برای فهم حقیقت این دو معظم، باید در برابر بزرگان دین و مذهب تشیع و فیلسوفان الهی زانو بزنند. 
در مکانی که اکنون حضور داریم، کهک قم و در حیاط منزل حضرت ملاصدرا(اعلی ا... مقامه) اگر به حقیقت بنگریم ذره ذره های خاک این مکان مملو از عرفان و حکمت است و حافظ و حامل تمام زحماتی که ایشان در طول دوران عمر بر خویشتن روا داشته تا شاید در سایه بهره گیری از این متون حکمی و عرفانی، فهم قرآن و حقایق نهفته در بطون و حجاب های هفتادگانه آن برای اهلش فراهم آید، اما آن هنگام که ترکیب این دیوارها به هم ریزد و اثرات فلسفه و حکمتی که درون اتم های این خاک ها نهفته است جهان بشریت را پر سازد، آنگاه خواهند فهمید که درون این خانه و ذره ذره های آن چه گوهرهای نابی از حکمت جای گرفته و همین در و گوهرها سینه عالم را خواهد شکافت و پر از حکمت الهی خواهد کرد. این دیوار غریب و گم و ناشناخته ای که قسمتی از آن بر اثر حرارت آفتاب یا نیروی باران مقاومت خود را باخته و شکاف خویش را نمودار کرده باید از این شکاف دیوار، دل ها شکافته شده و رونق گیرند. روزی خواهد آمد که محققان عالم از دورترین نقاط بیایند و همین خاک را توتیای چشمانشان کنند.
آنگاه که غرق بودن در عوالم مادی درون ها را تاریک ساخته و همه پی یک نور می گردند تا دل های تاریک را روشن کند؛ در آن روز  از  مباحث مطرح شده در جلد پنجم اسفار اربعه حضرت ملاصدرا(اعلی ا... مقامه) تلألؤ خواهند یافت؛
آن جا که همه صنم ها دم از الوهیت بزنند و هر قدرتی ادعا کند که من اصلم و لاغیر، آنجا که دانشمندان علم ژنتیک و خون شناسان و آناتومی شناسان که مدعی اند به پایان علم راه یافته اند و با خطی درشت اینطور نوشته اند که «به راز این علم راه یافتیم»، محققی دیگر ظهور می کند و نظر و یافته ایشان را نسخ می نماید و این عده خسته و پژمرده از اینکه برای علمشان نقطه پایانی نیست، پی یک اصل حقیقی و خدشه ناپذیر می گردند در آنجاست که نغمه های الوهیت را در جلد ششم اسفار به جان می شنوند و خستگی های هزارساله را از تن به در می کنند و علمشان متصل به مرکز لایزالی و بی‌نهایت قدرت حق خواهد گشت؛
 آن زمان که تمام موجودات گویند: «عشق اصل است»، تا که عشق را در آغوش خود فشردند به شهوت تمام شد، همانجا متوقف می شوند و درمی یابند که این هم چاره ساز نیست، لذاست از درون عشق های صوری و مجازی، به عشق واقعی راه می یابند، آنجاست که نغمه های نغمه افزای جلد هفتم اسفار را با جان جان پذیرا خواهند بود؛
 در آن هنگامه که همه پی نفس واقعی بگردند و آن را به جان بخرند،‌ عینیت آن نفس را از جلد هشتم اسفار صدرایی خواهند یافت. 
یا در برابر این پرسش که آیا غایت ها در عالم موجب خیزش و حرکت هستند یا محرک ها؟ همه در حیرت پاسخ بمانند، از جلد نهم اسفار جانی دوباره خواهند گرفت. 
آری، در آن زمان است که همه نورها و ضوءها و ابریق ها و شعاع ها خود را می بازند و از درون این نوشته های سراسر نور ، نغمه های صدرایی بروز می کند اما... «طعمه هر مرغکی انجیر نیست»

آنچه گفتیم فرض قضیه است، اما که می تواند در این وادی قدم بگذارد؟ که می تواند زندگی شیرین و لحظات خوش را ببازد و یک دنیای محققانه برای خود بگزیند؟!

سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب          لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع         عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن
نفس تو جویای کفرست و خردجویای دین        گر بقا خواهی بدین آی ار فنا خواهی به تن
هر چه بینی جز هوا آن دین بود بر جان نشان   هر چه یابی جز خدا آن بت بود در هم شکن

بخشی از بیانات استاد علامه سید علی موسوی، اردیبهشت 1384 در کهک قم،

منزل حضرت ملاصدرا(اعلی الله مقامه)

photo_2017_05_20_21_18_11

دانلود فایل