noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

شیخ مفید(اعلی‌الله‌مقامه) و توقیعات حضرت حجت بن الحسن(عج) به ایشان

«بسمه تعالی»

شیخ مفید(اعلی‌الله‌مقامه)و توقیعات حضرت حجت بن الحسن(عج) به ایشان

زندگی شیخ مفید : شیخ مفید (اعلی الله مقامه) و توقیعات حضرت حجت(عج) به ایشان

محمد بن محمد بن نعمان معروف به ابن معلم.

او در رمضان 336 تولد یافت و در سال 413 هجری درگذشت و در 83 سال عمر پربرکت، ‌180 کتاب نوشت.

او مبدع علم اصول شد و بعد از ایشان سید رضی و سید مرتضی این علم را گسترده کردند و به زمان بحرالعلوم که رسید، توسعه یافت.

شیخ مفید کتاب‌های عجیبی نوشت. از آن جمله حدیث منزلت، «أنت منی بمنزلة هارون من موسی الا لا نبی بعدی» را به صورت کتابی در ولایت علی بن ابیطالب(ع) نوشت و دیگر حدیث ثقلین، «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» نام یکی از کتب ایشان است...

اما از نکات مهم زندگی شیخ مفید(اعلی‌الله‌مقامه)، توقیعات حضرت حجة ابن الحسن (ارواح‌العالمین‌لَه‌الفداء) به ایشان است:

توقیعات حضرت حجت عموماً در غیبت صغری بوده است. جز به دو نفر که در غیبت کبری توقیع دادند:

1.شیخ اسدالله بروجردی، استاد شیخ مرتضی انصاری[1]؛ زمانی که شیخ به دلائلی آزرده شده بود، حضرت حجت(عج) طی توقیعی دستوراتی را به ایشان دادند و فرمودند: ‌آرام باش، نترس ما تو را از پشت پرده حفظ می‌کنیم.

2. توقیع حضرت حجت(عج) به شیخ مفید(أعلی الله مقامه)

به ایشان سه توقیع آمد. یعنی سه نوبت امام زمان با امضای مبارکشان برای شیخ مفید نوشتند.

مدرک این موضوع در کتاب «بحجة الآمال» است که صاحب این کتاب، عالم بزرگوار و زاهد، محمدعلی علیاری بوده است که در سیر زندگی شیخ مفید این نکته‌ها را دارد و نیز در کتاب الإحتجاج على أهل اللجاج متن این توقیع آمده است:

«لِلْأَخِ السَّدِیدِ وَ الْوَلِیِّ الرَّشِیدِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَدَامَ اللَّهُ إِعْزَازَهُ مِنْ مُسْتَوْدَعِ الْعَهْدِ الْمَأْخُوذِ عَلَى الْعِبَادِ»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

أَمَّا بَعْدُ سَلَامٌ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُخْلِصُ فِی الدِّین...[2]

در قسمت اول، حضرت حجت(عج) با عبارت «یا أخ السدید» شیخ مفید(أعلی الله مقامه) را مخاطب قرار می‌دهند. یعنی می‌فرمایند:

ای برادر محکم من! ای برادر نیرومند من !

«ادامَ اللَّهُ تَوْفِیقَکَ لِنُصْرَةِ الْحَق‏»

ای برادر من، خدا توفیق تو را در یاری دین مستمر دارد!

«اعْتَصِمُوا بِالتَّقِیَّةِ مِنْ شَبِّ نَارِ الْجَاهِلِیَّةِ ... وَ کَفَاهُمُ الْمُهِمَّ بِرِعَایَتِهِ لَهُمْ وَ حِرَاسَتِهِ فَقِفْ أَیَّدَکَ اللَّهُ بِعَوْنِهِ عَلَى أَعْدَائِهِ الْمَارِقِینَ مِنْ دِینِهِ»

آقای مفید، کمی هم تقیه کن که جاهل‌ها نمی‌توانند تو را بشناسند ولی این را بدان ما نخواهیم گذاشت گزندی از آن‌ها بر جان مبارک تو وارد شود. این یک مورد از توقیعات حضرت حجت(عج) به شیخ مفید بود که البته زمانش معلوم نیست.

وَ وَرَدَ عَلَیْهِ کِتَابٌ آخَرُ مِنْ قِبَلِهِ ص یَوْمَ الْخَمِیسِ الثَّالِثِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ ذِی الْحِجَّةِ سَنَةَ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ نُسْخَتُهُ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ الْمُرَابِطِ فِی سَبِیلِهِ إِلَى مُلْهَمِ الْحَقِّ وَ دَلِیلِهِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّاصِرُ لِلْحَقِّ الدَّاعِی إِلَیْهِ بِکَلِمَةِ الصِّدْقِ فَإِنَّا نَحْمَدُ اللَّهَ إِلَیْکَ ...[3]

و دیگر از توقیعات، روز پنج شنبه 23 ذیحجه سال 413 هجری قمری (یعنی دقیقاً سال رحلت شیخ)، این‌گونه آمد:

«أیها الناصر الحق»، یعنی ای کسی که نصرت دین ما را داری. حق دین ما را ادا می‌کنی... و سپس حضرت مفصلاً درباره‌اش نوشته‌اند.

وَ کَتَبَ فِی غُرَّةِ شَوَّالٍ مِنْ سَنَةِ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ نُسْخَةَ التَّوْقِیعِ بِالْیَدِ الْعُلْیَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَى صَاحِبِهَا هَذَا کِتَابُنَا إِلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُلْهَمُ لِلْحَقِّ الْعَلِیِّ بِإِمْلَائِنَا وَ خَطِّ ثِقَتِنَا فَأَخْفِهِ عَنْ کُلِّ أَحَدٍ...[4]

سپس در روز سه‌شنبه غره شوال در سال 412 هجری این عبارت آمد:

«الملهِم للحق»

یعنی آن کسی که دین حق، به او الهام شده...

لذا شیخ مفید(أعلی‌الله‌مقامه) سه توقیع از حضرت حجت(عج) دریافت داشتند.

رحلت شیخ مفید

و زمانی که ایشان رحلت نمودند، دیدند یک سید بزرگوار، کنار جنازه شیخ مفید گریه می‌کند. یکی از شاگردان ایشان را در عالم خواب دید، پرسید: استاد او که بود؟

فرمود: آن امام زمان بود که بر جنازه من گریه می‌کرد.

اول ایشان در خانه‌شان فوت کردند. در کرخ بغداد بودند، اندامشان در آن‌جا بود، سپس ایشان را بردند کنار قبر موسی بن جعفر(علیه‌السلام) دفن کردند. همین که دفن کردند، دیدند سید بزرگواری روی قبرش این‌گونه نوشت:

1- لا صوت الناعى بفقدک انّه یوم علی أل الرسول عظیم

2- إن کان قد غیّبت فی جدث الثرى فالعلم و التوحید فیک مقیم‏

3- و القائم المهدى بفرح کلما تلیت علیک من الدروس علیم‏[5]

این بزرگوار با انگشتش روی قبر شیخ مفید نوشت: من نمی‌خواهم ندای منادی‌ای که می‌گوید «شیخ مرد» بشنوم و روز رحلت تو، روز بزرگی برای اهل بیت هست یا بود.

هر چند این تن تو در قبر پنهان شده، اما در حقیقت تمام توحید، تمام علم در تو مقیم بوده است!

این مطلبی است که حجة بن الحسن(عج) درباره ‌شیخ مفید نوشته است! 

-------------------------------------------------------------------------------------- 

[1].شیخ مرتضی انصاری از دزفول به سوی بروجرد حرکت کرد. در مدرسه‌ای که مربوط به شیخ اسدالله بود، اندک اندک آغاز به تدریس و تحقیق کرد. شیخ مرتضی در دوران جوانی به مقام عالی اجتهاد راه یافت. به طوری که شیخ اسدالله در مورد شیخ فرمود: در میان پنجاه مجتهد، شیخ مرتضی را اگر روشن‌تر نبینم، کمتر نمی‌بینم! ایشان با حضرت حجت(عج) سخت در ارتباط بودند.

[2].طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏2، ص497

[3]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏2، ص 499

[4].همان

[5]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، علامه مجلسی، ج‏53، ص25

نظر کاربران

0
دیدگاه شما